گل کو ...

گل کو می آید می دانم/با همه خیرگی باد که می اندازد پنجه در دامانش رو ی باریکه ی راه ویران...

گل کو ...

گل کو می آید می دانم/با همه خیرگی باد که می اندازد پنجه در دامانش رو ی باریکه ی راه ویران...

چغندر نامه

دوستی قدیمی  متن زیر را برای گل کو فرستاده تا اینجا نظر شما رو هم راجع به چغندر و انواع و اقسام و مزه ی ان بداند ! متن  او را بدون تغییر  در اینجا می اورم  : 

 

 

 

بانک پاس ارگاد (پاس از کار)

حقیر بخت برگشته که به توصیه امور اداری  که اگر حساب فلان بانک نداشته باشی از حقوق خبری نیست مصمم گشتم همیان سکه ها رادر بانک مذکور سرمایه گذاری کنم القصه  بار اول که وارد بانک شدم با دیدن چند تا قیافه مهربون ویه رییس بانک با تجربه وسیستم نویت زنی ونشستن سر صندلی و ... خیلی خوشحال شدم که بلاخره یه بار هم به عنوان آدم ومشتری توی بانکی بهموم نگاه کردن.خلاصه یه حسا ب جاری ،یه حساب پس اندازتو بانک هزاره سوم و ....کل دارو ندارو بردم تو این بانک ولی افسوس.....

در سری دوم که به این بانک سر زدم:

سه شنبه (یکی از شهرهای استان خوزستان):

ورود بنده و نوبت زنی و 20 دقیقه بعد....

 باجه 5:شماره فلان بفرمایید

- سلام خانم من برای حسابم خدمات اینترنتی می خام

- برید باجه 2

- ببخشید 20 دقیقه معطل شدم

- نوبت نمی خواد

- ولی یه مشتری داره

- عیبی نداره

خانم باجه 2 بدون نوبت یه فرم داد منم پر کردم وگفت فردا بیا،فردا صبح فرصت نشد عصری رفتم(چهارشنبه)

 دستگاه نوبت زنی نوبت گرفتم ونشستم  ولی با کمال تعجب یکی از اپراتورها گفت نوبت کیه؟

من و بغل دستیم هم یه نگاهی به هم کردیم.من گفتم مگه شماره نمی خونید؟

-گفت :خلوته(ولی شماره بالای سرش نشون می داد حداقل 20 نفر دیگه تو نوبتند تا نوبت من برسه)

-من فرم درخواست خدمات اینترنتی پر کردم

 اما گفتن که چون اون همکارشون نیست نمیشه انجامش بدن

منم اعتراض کردم وگفتم کار خاصی نیست میخاید یه رمز بدید ما هم یه چیزایی بلدیم، ناسا که نیست یا اون همکارتون که سیستم رو با خودش نبرده؟

-گفتن نه رمز عبور فقط دست یکیه

منم یاد اون لوح بالای سر ریس افتادم که توش نوشته بود"در پاسارگاد هیچ کس واسطه نیست"

گفتم این منطقی به نظر نمی یاد که امکانات بانک وابسته وقائم به فرد باشه که یکی از دوستان همکار بانک گفتند:

-آقا ما هم برگ چغندر نیستیم

منم اعتراض کردم که آقا این روال تکریم ارباب رجوع توی این بانکه؟چرا حرف ناجور می زنید؟(تو ذهنم بود اگه تو این منطقه این محصولو کشت نمی کردند چی می خواست بگه ،برگ کدو،برگ لبو،برگ هلو ...)

ایشان دوباره گفتند که رمز ها سری است وفقط دست یک نفر است ونمی شود در دسترس همه قرار بگیرد وشما می توانید با تلفن رمزهای خود را دریافت نمایید .

بنده هم گفتم که من مایل نیستم رمز اینجانب تلفنی ارائه شود که ایشان گفتند:

- مگه اطلاعات ناسا است

بنده هم عرض نمودم که شما برای ایمنی مشتریان خود نباید همچین موردی را پیشنهاد دهید ومن هم مایل نیستم و خلاصه کل کل با آن دوست غیر چغندر ادامه داشت (که ایشان پرسیدند بنده مدرکم چیست وآیا تا بحال اشتباه کرده ام یا نه ودر محل کار من از این اتفاق ها می افتد یا خیروپرسیدند در محل کار من اگر همکارم نبود من باید کار ایشان را انجام دهم یا نه و..) وایشان از این نکته غافل بودند که جد بنده چغندر کار بوده وخود بنده در مزارع چغندر پدری مدتی مشغول بوده وچغندر را خوب می شناسم واز دور درصد قند (البته اینجا نمک وشاید تلخی)آن را تشخیص میدهم.

پنجشنبه :

باز هم ورود به بانک واین دفعه دیگه نوبت نگرفتم(تریپ شلغم چغندری) ویه راست رفتم جلو آن همکار محترم (فقط رمز دان)نشستم (البته آن همکار غیر چغندر نیز بودند)وبا گذشت 45 دقیقه بعد بلاخره مشتری ایشان (که البته ایشان نیز چغندر نبودند) رفت واپراتور محترم رو به من کردند وگفتند :با من کاری دارید؟

-بله برای رمز اومدم

-گفتند :3 دقیقه صبر کنید

بعد از 6 دقیقه خلاصه نوبت من شد(تو این فرصت داشتم به این فکر می کردم که پس به این دلیله که روی برگه نوبت می نویسند 20 دقیقه ودر عمل 45 دقیقه طول می کشد ،هرچند دلت هم بخواد توی بانک شیکی اومدی ،کلاس هم داره،رو صندلی هم نشستی،همه اپراتورها مهربون هم هستند، ....اصلا" متوجه گذشت زمان نمی شی مگر اینکه کله ات بوی چغندر سبزی بده)

-بفرمایید،همکارا گفتند که یکبار مراجعه کردید وناراحت شدید،شما باید صبح می آمدید (وبنده متوجه شدم که اشتباه از بنده بوده که چغندری کردم واز قبل وقت قبلی نگرفته ام)

ودوباره فرمودند: در هر صورت عذر می خوام( که در این حین من داشتم از عصبانیت منفجر می شدم که در بانکهایی به این سبک وسیاق که ادعایی مشتری مداری وارائه بانکداری نوین رو دارند هیچ چیز عوض نشده وفقط در بانکهای دیگر می گویند به من چه وبه ما ربطی نداره وچغندرمعابانه عمل می کنندولی در این بانک به جای آن جمله می گویند عذر میخواهم،ولی در نهایت هر دو سیستم  نتیجه عدم نتیجه گیری مشتریه نتیجه گراست،البته توی هزاره سوم کلیه این مفاهیم عوض شده وبه جای نتیجه گرا باید گفت چغندر گرا !!!!!)

-بله اگه لطف کنید من عجله دارم (دوباره ایشان به توضیح مساله پرداختند(شما بخوانید توجیه))

-بله ایرادی نداره الان اگه لطف کنید من عجله دارم(احساس چغندر بودن می کردم)

وایشان شروع به گشتن دنبال برگه درخواست من نمودند.

-ببخشید ظرف این دو روز آماده اش نکردید؟

-نه رمز ها سری هستند ونمی شود از قبل آن را تهیه کرد ودر دسترس همه قرار داد ودوباره مشغول ادامه کار شدند.

عجب چغندری هستم من ، که به این فکر نکرده بودم دوباره از روی فضولی از ایشان درباره ایمنی سایت وفایل الکترونیکی این رمزها پرسیدم که ایشان گفتند که این رمزها در گاوصندوق بانک نگهداری می شوند که کلید آن فقط در دست رییس شعبه است و خود ایشان هم به رمزها دستری ندارند

-ببخشید پس چرا رمز مرا ظرف این دو روز تهیه نکرده ودر یک پاکت درون گاوصندوق نگهداری نکردید که الان معطل نشوم؟

-شما هم ماشاله هرچی من میگم یه چیزی میگید(البته لهجش اینجا روشد:-)

در این حین من متوجه شدم که بهتره اجازه بدم ایشان با تمرکز حواس  بیشتری به کارشون ادامه بدن(البته در واقع از چشم غره یه آقایی که پشت سر ایشان نشسته بود ترسیدم اخه از اولش داشت منو می پاید ومن هم از ترس اینکه الان یه برچسبی بهم بزنن که مثلا به فلانی هم فحش دادی و... خفه شدم)

القصه رمزهارو بهم دادن و در این بین گفتند که ببخشید یکیش پایین افتاده (پرینتش) ومن هم بادیدگاه اغماض همیشگیم گفتم فدا سرت ولی بعد که نگاه کردم دیدم بله رمز گرامی به جای پرینت در کادر سیاه(که البته در کادر سیاه هم به دلیل نوع غیر مرغوب برگه وکاربن هم خوانا هست(توی رمز کارت که اینجوری بود))در پایین کادر سیاه بر روی کاغذ سفید حاشیه کاغذ سیاه درج شده ودر اینجا بود که متوجه اهمیت محصول چغندر در ساخت کاغذ شدم والبته این از معدود دفعاتی بود که ایشان میتوانستند به رمز دسترسی داشته باشند که البته اگربه چشم خواهری ببینه حالا رمزو هم بدونه مگه چی میشه؟

-ببخشید بروشوری داره که چه جوری باید از این رمزها استفاده کنم ؟

-بله از روی میز رییس بانک یکی بردارید

من هم عند عجله  به سمت ایشان رفتم

-سلام خسته نباشید، بروشور استفاده از رمزهای اینترنت وتلفن و می خواستم

-ایشان با آهنگی ملایم که من با لب خوانی متوجه جمله شان شدم گفتند(البته بدون جواب سلام که  فکر می کنم در بانکی به آن پست مدرنی همچین هم  واجب شرعی نباشه)

- رمز رمز دیگه ، برشور برا چیه؟(البته بخونید "براچیته" یا "چییته "یا" سی چیته" یا حتی" اچه" یا"یتیم سرخور رمز مخی سی چیت" )(تازه متوجه بیخ قضیه شدم که مدیریت یک سیستم شبکه الکترونیکی فوق مدرن آخر تکنولوژی غیر چغندری رو به یه چرتکه پوسیده که تازه ده بر یک هم نداره بدی همین آش شلغم میشه)

ومن که متوجه شده بودم آبی از این چغندر بازی ها گرم نمی شه عقب گرد کردم ودر حین خروج از بانک به آن همکار رمزگذار، رمز دان، رمزنگه ندار بده رییس نگه داره  و....گفتم تلفنی نحوه استفاده رو ازتون میپرسم(تو ذهنم تابلو سود روزمره صندوق انصارللمجاهدین السلام اومد5/17 درصد واینکه همه راهها به رم ختم می شوندویه سوال که آیا در رم هم چغندر می کارند؟)از بانک اومدم بیرون،قرن سوم بود،هوا هم یکم سرد بود دلم هم هوس چغندر پخته کرده بود.

نظرات 14 + ارسال نظر
انجمن پارسیان شنبه 28 دی 1387 ساعت 01:36 ب.ظ http://www.parsianforum.com

سلام دوست عزیز
سایت بسیار قشنگ،جذاب وپرمحتوایی دارید.ما نیز فرومی
علمی ، تخصصی و عمومی، با نام انجمن پارسیان را برای تمام ایرانیان عزیز راه اندازی کردیم.
خوشحال می شویم به جمع دوستانه ما بپیوندید .
می توانید از مدیر کل سایت، مدیریت انجمنی را درخواست کنید.
مایه مباهات است دوستان و مدیران لایقی مانند شما در جمع ما باشند.
منتظر حضور سبز شما هستم. موفق باشید.
http://parsianforum.com

آرش پیمان شنبه 28 دی 1387 ساعت 11:43 ب.ظ http://www.esma.blogfa.com

ممنون. نظرتونم با یه توضیح کوچولو تاییدش کردم توضیح که چه عرض کنم !
--------------------------------------------

مثل همیشه قشنگ بود. نظر تاتا رو هم دوباره نمی نویسم. راست می گه.(دقت کردین متن های عاشقانه تون بهتر از داستانک های دیگه تون از اب در میاد؟ اسفندیار مغمومی یا اسفندیار عاشق؟)

----------------------------------------------------------------------------------------------------

والا چی بگم !

کویر یکشنبه 6 بهمن 1387 ساعت 02:46 ب.ظ http://kavir79.blogfa.com

سلام بانو
حالت چطوره؟
اولن از اینکه این حقیر رو دو مرتبه لینک نموده اید بسی سپاسگزارم. خوشحالم که تو این دنیا بالاخره یه نفر فهمید من با بقیه فرق دارم...بعد از این کامنت دیگه مدیونی اگر یکیشو ورداری:-))
دومن این حقیر اتفاقن چند مرتبه که به بانک پاسارگاد مراجعه کرده ام برخورد بسیار خوبی با من شده تا حدی که یک مرتبه رییس بانک به جای اپراتورش کار منو انجام داد. البته این شاید یه علت عمده ش این باشه که رییس بانک هم مث شما فهمیده من با بقیه فرق دارم...
در مجموع: برقرار باشید.

فرید یکشنبه 6 بهمن 1387 ساعت 07:30 ب.ظ http://www.timeout1979.blogfa.com/

شب عید است و یار از من چغندر پخته میخواهد...

sadegh دوشنبه 7 بهمن 1387 ساعت 01:51 ب.ظ http://www.shab.blogsky.com

salam .in 2 ta poste akharet khili gashang boodan hala bagiashon ham khob bodan vali ali ye chize khob ye chize dige.

سرچشمه پنج‌شنبه 10 بهمن 1387 ساعت 03:46 ب.ظ http://www.springhead.blogfa.com

سلام
این متن هم خنده داره هم گریه دار... ولی خودمونین بانک پاسارگاد بهترین گرافیک رو توی بانک های ایرانی داره... منم واسه همینش هم شده اونجا حساب باز کردم
به دوستتون بگید مشکل بانک پاسارگاد نیست مشکل خوزستان هست. چه چیز این شهرستان به جاهای دیگه برده که بانکش بخواد بره؟!

سپیده چهارشنبه 16 بهمن 1387 ساعت 03:23 ب.ظ http://gomshodedarkhial.blogsky.com

سلام

کلا فقط می‌تونم بگم اینجا ایران است عزیز! هرچه هم که پیشرفت کنیم فقط ظاهرسازیه و آخرش..

البته از انصاف نگذریم من برای طی همین مراحل به بانک سامان رفتم و کارها خیلی خوب و مرتب انجام شد و گرفتن رمز هم در ده دقیقه انجام شد. از این مکان مراتب تشکرات خود را از بانک مزبور اعلام می‌داریم! :دی

آفت پنج‌شنبه 17 بهمن 1387 ساعت 01:42 ب.ظ http://40dar40.blogsky.com

نه هرکه طرف کله کج نهاد ونشست / کلاه داری و آیین سروری داند////
فی الواقع دست به بند تومبان حضرت ناجی باید شد که اگر خمینی(س) در آیت ا... بتول بهشتی دید ، آنرا پس میگرفت.
پندی خونین : اسمها را فراموش باید کرد ...

کویر شنبه 3 اسفند 1387 ساعت 11:15 ب.ظ http://kavir79.blogfa.com

گل کو عزیز
مث اینکه هر دفعه من باید بیام اینجا به خشونت متوسل شم تا حضرتعالی مجدد آپ کنی؟
شما زبون خوش سرت نمیشه؟

sadegh پنج‌شنبه 22 اسفند 1387 ساعت 06:11 ب.ظ

salam mese in ke be roz nemikoni chand dafe on shodam .montazere matalebe baditon hastam .albate age in raftane bi khodahafezi bargashti dashte bashe

کویر سه‌شنبه 11 فروردین 1388 ساعت 01:11 ب.ظ http://kavir79.blogfa.com

گل کو عزیز
سال نو را اگرچه با تاخیر بهت تبریک میگم و امیدوارم در کنار همسر محترم سال خوبی را پیش رو داشته باشی.
همچنان منتظر آپ شماییم.

sadegh چهارشنبه 19 فروردین 1388 ساعت 12:26 ب.ظ

salam mamnoon az inke sari ham be ma zadi khob rastesh manam ta tabeston be roz nemikonam . ye jooraii in harfe akharet manzoram falsafe neveshtan ye kami ham mano ham be fekr mibare vali khob fekr mikonam toye n ye modat ke zendegi mikonam behtare ye kari karde basham .vase khodam ye kari karde basham.rastesh neveshtehaye har fadi ri fagad khodesh mitone on jor ke bayad dark kone in harfo nitzche gofte manam movafegesham vase hamine ke say mikonam ye chizi bashe ke to dastam bashe ke khodamo tosh bebinam.vali khob bar migadre be on gade vo falsafe ie ke adam to khalvate khodesh to zehnesh mikare. khob har ki be ye chizi etegad dare vali khob omid varan u zod tar benevisi la agal az tabeston be roz koni ke man ham basham.mazerat age khili naresa neveshtam adabiate nazar dadanam bad joor irad dare.bye

امید سه‌شنبه 25 فروردین 1388 ساعت 12:33 ق.ظ http://omidraha.blogsky.com

سلام.وبلاگ جالبی دارید . ممنون میشم از وبلاگ منم دیدن کنید.

بهروز دوشنبه 26 بهمن 1388 ساعت 01:52 ب.ظ http://bobot91977.persianblog.ir

ممم . من به تو مشکوکم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد